نمی دانم دیگر کسی به اینجا سر می زند یا نه راستش خودم هم خیلی وقت بود این ضفحه را باز نکرده بودم امروز خیلی اتفاقی صقحه را باز کردم و به یاد خاطرات گذشته افتادم
گرچه وبلاگ نویسی این روزها دیگر رونقی ندارد ولی چون حدس می زنم بعد ها کسی از روی سرچ اینجا را پیدا کند و دنبال درمان دردش و یا روزنه امیدی باشد گقتم بیایم و از پایان قشنگ انتظارم برایتان بگویم بلهیزی نمانده که پسرهای دوقلوی من دو ساله شوند ،دوقلو هایی که عاقبت سهم من از روزهای مادرانه بودند و در هفتمین انتقال جنین ع و بعد از یک بارداری سخت و پر خطر مهمان خانه ما شدند این روزها صدای خنده هاشان خانه مان را پر می کند و امان از شیطنتشان
من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد
باز ,کند ,خیلی ,خانه ,روزها ,کسی ,این روزها ,را باز ,من از ,از روزهای ,سهم من
درباره این سایت